این یک نمونه کوتاه کاملا ادبیه (به درخواست کارفرما اصلا محاوره ای نبود) که داستان ترکیبی از مقاله ی درباره ی کمکهای اولیه (ویکی پدیا) و داستان من بود.
خلاصه:
حنا کسیه که علاقه ی خاصی به کمک کردن بقیه داره. یکروز تو مدرسه جلسه ای برای دانش آموزان سفیرسلامت ترتیب میدن و عنوان اون رو کمکهای اولیه میذارن. صبا خیلی از این عنوان خوشش میاد و ازش تحقیق میکنه و به مرور زمان با کمک مربی بهداشت پوستر هایی با اون موضوع میسازه. ولی روزی توی مدرسه یک حادثه ی آش سوزی اتفاق میافته. آیا صبا میتونه با استفاده از علمی که داره به بقیه کمک کنه؟