تفکر استراتژیک چیست و چگونه می توانیم آن را پرورش دهیم

تفکر استراتژیک از آن دسته مهارتهایی است که خیلی مورد توجه قرار نگرفته است ولی به شدت مهم است. قطعا تا به حال شده است که هنگام تصمیم گرفتن در مورد یک موضوع خاص به نتایج احتمالی آن فکر کنید، این طرز فکر نوعی تفکر استراتژیک است. در واقع هنگامی که میخواهید یک تصمیم به خصوصی بگیرید ولی در ذهن خودتان نتایج مختلفی که در پی دارد را بررسی میکنید، دارید به کمک تفکر استراتژیک این نتایج را شکل میدهید. اگر دوست دارید تصمیم گیریهایی که انجام میدهید چه هنگام کار چه در طول روز به بهترین شکل انتخاب شوند و از قبل آماده نتایج مختلف آن باشید بایستی تفکر استراتژیک را در ذهن خودتان پرورش دهید. این محتوا به شما کمک میکند تا بهتر این روش فکری را درک کنید و از سمت دیگر پرورش دادن آن را نیز یاد خواهید گرفت.
تفکر استراتژیک چیست؟
تفکر استراتژیک یا (Strategic Thinking) یک روش فکری است که در آن اول به کل یک چیز فکر میشود و بعد به جزئیات دقت میشود. در واقع از کل یک موضوع به سمت جزء حرکت میکند. برای مثال هنگام گرفتن یک تصمیم اول به خود آن سپس به نتایج اولیه، ثانویه و نتیجه هر کدام از آنها نیز فکر میشود. به این صورت فرد از قبل آماده است تا با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم کند. از قبل میداند تصمیمی که میگیرید چه نتایجی را در پی دارد و ذهنش آماده است. اگر شما بدانید تصمیمی که میگیرد 10 مزیت و 5 معایب دارد و بتوانید برای آنها چارهای بیاندیشید خیلی سادهتر با مشکلات روبرو خواهید شد.
تفکر استراتژیک قابل پرورش است و نه تنها در تصمیم گیریهای مهم کاری بلکه در زندگی روزمره نیز بسیار کاربردی است. شما میتوانید با این تفکر رابطه خودتان را نسبت به اقوام، همسر و کودکان بهتر کنید. تصمیم گیریهای کاری خودتان را میتوانید خیلی دقیقتر، انجام دهید و برای هر پیشامدی از قبل آماده باشید. به این شکل هیچ چیزی نمیتواند انگیزه شما را کاهش دهد و از سمت دیگر تصمیمی که میگیرید احتمال بهترین تصمیم ممکن خواهد بود. پس اگر دوست دارید در تمامی بخشهای زندگی بهترین تصمیم گیریها را داشته باشید نیاز دارید تا مهارت نرم تفکر استراتژیک را در خودتان پرورش دهید. جذابترین قسمت تفکر استراتژیک آنجایی است که مسائل بسیار پیچیده نیز بسیار سادهسازی میشوند. از آنجایی که نگاه از کل به جزء میرود مسائل بزرگ تبدیل به مسائل کوچکتر میشوند و حل آنها برای انسان بسیار سادهتر میشود. انگار به جای بلند کردن یک جسم 100 کیلویی آن را به 4 تکه 25 کیلویی تبدیل کنید.
تفکر استراتژیک سازمانی چیست؟
تفکر استراتژیک سازمانی کمی متفاوتتر از تفکر استراتژیک عادی است. عمده تفاوت آن نیز در سطحی است که گرفته میشود. اشتباه نکنید منظور اهمیت تصمیمگیری یا هزینههایی که دارد نیست. در واقع در سطح سازمان این تصمیمها گرفته میشود و بایستی از زیر نظر چندین فرد بگذرد. برای همین دیدگاه بسیار متفاوت است، اولویت بندی نیز میتواند تا حد زیادی متفاوت باشد. از این رو برای وجود یک تفکر استراتژیک سازمانی مناسب، سازمانها بایستی اول از همه فرهنگ سازمانی و ساختار خودشان را بهبود بدهند.
در نهایت نیز بایستی یک فرد وجود داشته باشد که تمامی این نظرات را به یکدیگر متصل کند. در واقع بایستی دیدگاه افراد مختلف سازمان را در کنار یکدیگر قرار دهد، یک مسیر از این دیدگاهها بسازد و حالا از طریق این مسیر به موضوعی که قرار است تصمیمگیری شود فکر کند. تفکر استراتژیک سازمانی زمانی به درستی انجام میشود که تمامی افراد تصمیم گیرنده این مهارت را داشته باشند در غیر این صورت مسیرهای اشتباهی را معرفی میکنند. در این قسمت یک مدیر که این مهارت را دارد بایستی مسیرهای غلط را حذف کند و صرفا به مسیرهای درست توجه کند و از بین مسیرهای درست یک مسیر خاص بسازد.
مراحل تفکر استراتژیک در کسب و کار
در مورد اهمیت تفکر استراتژیک تا به اینجا صحبت کردهایم، اما باید بدانیم که چگونه میتوانیم تفکر استراتژیک را در کسب و کار خودمان پیادهسازی کنیم. برای این کار بایستی چند مرحله مختلف را انجام دهید.
مرحله اول
فرض کنید قصد دارید از بین سه ایده مختلف روی یکی از آنها سرمایه گذاری کنید. در مرحله شما بایستی به این ایدههایی که روی میز شما قرار گرفتهاند نمره دهید. برای مثال یک استارتاپ وجود دارد که در زمینه کاری شما فعالیت میکند و با یک ایده خلاقانه کار شما را بسیار راحتتر کرده است. به این کسب و کار بایستی نمره بیشتری دهید تا ایدههای دیگر چرا که در زمینه کاری شماست و نسبت به آن یک دید مشخصتری دارید. شما بایستی به این ایدهها براساس تواناییهای خودتان نمره دهید. در این سیستم نمره دهی بایستی به موارد زیر دقت کنید و مسیرهای سرمایه گذاری را براساس آن اولویت بندی کنید.
- پتانسیل رشد
- بازار هدف
- سختی یا آسانی کار
- نزدیکی به تخصص شما
مرحله دوم
حالا شما تفکر استراتژیک را پیادهسازی کردهاید و وقت آن شده است که روی برنامهریزی استراتژیک سرمایه گذاری کنید. در این مرحله بایستی به عوامل مختلفی که روی تصمیم شما تاثیر میگذارند فکر کنید و با یک برنامهریزی دقیق به سمت سرمایه گذاری بروید.
مرحله سوم
حالا انتخاب خودتان را انجام دادهاید و در فاز عملیاتی کردن آن قرار دارید. حتی در این مرحله نیز تفکر استراتژیک میتواند مورد استفاده قرار بگیرد با این حال بهتر است قبل از برنامهریزی از این روش استفاده کنید. هر چقدر از قبل آینده را ترسیم کنید در مراحل اجرایی راحتتر عمل خواهید کرد. در مرحله سوم بایستی با توجه به برنامهریزیهای انجام شده پیش بروید و امیدوار باشید که در مرحله اول به خوبی با تفکر استراتژیک آینده را پیشبینی کردهاید.
مطلب پیشنهادی: نتورک مارکتینگ چیست؟
سوالاتی که به تفکر استراتژیک نیاز دارند
حالا که فهمیدیم تفکر استراتژیک چیست و چقدر به تصمیمگیری بهتر افراد چه در زندگی و هنگام کار کمک میکند وقت آن رسیده است که در مورد آن صحبت کنیم که چه زمانی باید مورد استفاده قرار بگیرد. اصلا این سوالات را بایستی چگونه از خودمان بپرسیم که تفکر استراتژیک در آن لحاظ شود.
اولین سوالی که باید پرسید این است که آیا این محصول، سیستم یا … که جدید است، مورد نیاز ما است؟ آیا نیاز است که همین حالا بر روی آن سرمایه گذاری کنیم یا میتوانیم صبر کنیم و فعلا آن را پایش کنیم؟ آیا شرکت ما نیاز دارد تا افراد جدیدی را برایش استخدام کنیم؟ یا اینکه نیروهایی که داریم را کارآمدتر کنیم؟ حتی گاهی افزایش حقوق کارکنان و افزایش مسئولیت آنها گزینه بهتری است تا اینکه فرد جدیدی استخدام شود. سوال دیگر این است که اگر من این تصمیم را بگیرم، ارتباطم با افراد دیگر چگونه خواهد شد؟ همکارهای من دیدگاهشان به من چه تغییر میکند؟ برای شهرت شرکتی که دارم این تصمیم خوب است یا بد؟ بایستی با انجام یک مدیریت ریسک در نهایت بهترین تصمیم ممکن را بگیرید.
بایستی هنگامی که یک تصمیم را میگیرد این دسته از سوالات را از خودتان بپرسید. آنهم با جزئیات هر کدام از آنها را باز کنید و به جزئیات آنها بیشتر توجه کنید. برای نتیجهگیری بهتر میتوانید یک گروه از بین کارکنان خودتان که به نظرتان تفکر استراتژیک بهتری دارند را انتخاب کنید و داخل جلسات از آنها کمک بگیرید. هر چقدر جزئیات بیشتری را مد نظر قرار دهید احتمالا تصمیمگیری دقیقتر و بهتری خواهید داشت. با این حال فراموش نکنید که بیش از اندازه کمال گرایی نکنید، چون صرفا تصمیمگیری را به تعویق میاندازد و ممکن است فرصتهای خوب خودتان را از دست دهید.
تفاوت تفکر استراتژیک با برنامهریزی استراتژیک چیست؟
تفکر استراتژیک برای تصمیم گرفتن مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال چرا بایستی با شرکت ایکس همکاری داشته باشیم؟ اما برنامهریزی استراتژیک روی زمان بندیها و ساختن برنامههای آینده تاکید دارد برای مثال چه زمانی با شرکت ایکس صحبت کنیم. تفکر استراتژیک به این موضوع فکر میکند که آیا اصلا صحبت کردن با شرکت دیگر کار درستی است؟ قرار داد با این شرکت چقدر برای ما سودآور خواهد بود؟ اگر با این شرکت همکاری کنیم ارتباطات ما با دیگر شرکتها به چه سمتی خواهد رفت؟ برنامهریزی استراتژیک، اما میگوید چه زمانی شرکت ما آماده است تا با شرکت ایکس قرارداد ببند. چه زمانی برای عقد این قرار داد بهتر است؟ چگونه و از چه طریق قرارداد بسته شود؟
تفکر استراتژیک به دستیابی اهداف توجه دارد ولی برنامهریزی به ساخت یک پلن در بازههای کوتاه مدت یا بلند مدت توجه میکند. وجود هر دوی آنها بسیار مهم است، اما خیلی افراد تفاوت تفکر استراتژیک با برنامهریزی استراتژیک را نمیدانند. این دو با یکدیگر متفاوت هستند و در اکثر مواقع بایستی اول تفکر استراتژیک وجود داشته باشد و سپس برنامهریزی استراتژیک ساخته خواهد شد. پس اگر میخواهید یک تصویر دقیق و پر جزئیات از تصمیمی که قصد گرفتن آن را دارید داشته باشید بایستی روی تفکر استراتژیک تمرکز کنید. اگر میخواهید چشمانداز خودتان را از تصمیمی که قصد گرفتن آن را دارید تعیین کنید بایستی با کمک برنامهریزی استراتژیک این کار را انجام دهید.
افراد دارای تفکر استراتژیک چه ویژگی دارند؟
اگر تا به اینجا مطلب علاقمند شدهاید که تفکر استراتژیک را در خودتان پرورش دهید بایستی یک سری الگو در ذهن خودتان داشته باشید. در این قسمت از محتوا قصد داریم ویژگی افرادی که تفکر استراتژیک دارند را برای شما ترسیم کنید. با الگو برداری از این ویژگیها میتوانید این مهارت را در خودتان بیشتر و با سرعت بالاتری پرورش دهید. فراموش نکنید تفکر استراتژیک صرفا برای مدیران ارشد، مدیرها مورد مفید نمیباشد. تفکر استراتژیک برای هر انسانی مورد نیاز است و بهتر است اینگونه بگوییم که انسان با داشتن این مهارت تبدیل به مدیر خوب میشود.
فردی که تفکر استراتژیک دارد عاشق رخدادها و آینده است
اگر قصد دارید تفکر استراتژیک را در خودتان تقویت کنید اول از همه بایستی عاشق فرصتها و آینده باشید. برای اینکه این مهارت را به کار بگیرید بایستی منتظر یک فرصت فوق العاده باشید تا بتوانید با استفاده از این روش فکری برای خودتان یا کسب و کاری که دارید سود ارزشمندی دریافت کنید. بایستی تلاش کنید دید خودتان را نسبت به موضوعات مختلف بازتر کنید بایستی تکنولوژی را تا جایی که میتوانید دنبال کنید. برای مثال در حال حاضر موضوعی مثل هوش مصنوعی در مارکتینگ اهمیت بالایی دارد شما بایستی شروع به یادگیری آن کنید و سعی کنید از آن در کاری که انجام میدهید کمک بگیرید. پس برای پیادهسازی تفکر استراتژیک اولین کاری که باید کنید این است که عاشق آینده باشید و نسبت به رخدادهای آینده اطلاع داشته باشید.
برای استفاده از تفکر استراتژیک بایستی ریسکپذیر باشید
چگونه میخواهید از تفکر استراتژیک کمک بگیرد در حالی که ریسکپذیر نیستید؟ اگر در کاری که انجام میدهید ریسک نکنید حتی اگر بهترین متفکر هم باشید از استعدادهای خودتان استفاده نخواهید کرد. تفکر استراتژیک زمانی ارزش پیدا میکند که تصمیم گیریهای ریسک پذیری قرار است انجام دهید. برای مثال قصد داریم در زمینه سرمایه گذاری کنید که تا به حال کسی سرمایه گذاری نکرده است. یا قصد دارید در محصول خودتان یک تغییر اساسی ایجاد کنید، دقیقا این زمان هاست که تفکر استراتژیک ارزشمند میشود. اگر قرار باشد یک سری تصمیم گیریهای روتین را انجام دهید که دیگر این مهارت ارزش خاصی ندارد. اصلا نمیتوانید تفکر استراتژیک را در خودتان پرورش دهید مگر در شرایطی که ریسک کنید. پس خودتان را در موقعیتهای ریسکی قرار دهید و آن موقع از تفکر استراتژیک استفاده کنید، فراموش نکنید برای موفق شدن بایستی ریسک کنید. اگر مثل بقیه فکر کنید یا کارهایی انجام دهید که سایر افراد هم انجام میدهند شما هیچ ریسکی نکردهاید.
تفکر استراتژیک یعنی بیشتر خواستن
در ادامه ریسک پذیری نبایستی قانع باشید، اگر صرفا یکبار در زندگی خودتان ریسک کنید و یک سود اندک به دست بیاورید باز هم از مهارت تفکر استراتژیک خودتان استفاده نکردهاید. تفکر استراتژیک یک مهارت فوق العاده است که به شما اجازه میدهد چیزهای بیشتری به دست بیاورید ریسکهایی که انجام میدهید را پیشبینی کنید و به واسطه آن آماده هر گونه شرایطی باشید. این نکته بسیار مهمی است، زمانی که قانع نباشید و بیشتر بخواهید بارها ریسک خواهید کرد. هر بار که ریسک میکنید تفکر استراتژیک را در خودتان بیشتر پرورش میدهید. بنابراین ریسکهای بعدی برای شما آسانتر خواهند بود و البته به دلیل پرورش مهارت تفکر استراتژیک سوددهی بالاتری هم خواهند داشت. فراموش نکنید زمانی شما این مهارت را با ریسک کردن و قانع نبودن پرورش میدهید که از آن هنگام تصمیم گیریهایی که انجام میدهید استفاده کنید. یعنی وقتی میخواهید ریسک کنید تا جای ممکن جزئیات هر تصمیمی که قرار است بگیرید را پیشبینی کنید هر چقدر این کار را تکرار کنید ریسکهایی که در آینده انجام خواهید داد موفق آمیزتر خواهند بود، دلیل اصلی آن هم این است که از تفکر استراتژیک استفاده میکنید.
مطلب پیشنهادی: AIO چیست؟
تفکر استراتژیک بدون خلاقیت امکانپذیر نیست
شما بایستی برای تصمیم گیریهایی که به کمک تفکر استراتژیک انجام میدهید خلاقیت داشته باشید. برای مثال قصد دارید وارد یک بازار کار جدید شوید، اگر مثل همه وارد شوید پس احتمال موفقیت سختتری خواهید داشت اما اگر در کنار تفکر استراتژیکی که دارید روشهای مختلف ورود را بسنجید میتوانید از یک مسیر خاصتر وارد شوید. شاید این مسیر جدید اصلا مناسب نباشد ولی اگر بهتر از مسیرهای قبلی باشد شما یک میانبر زدهاید و سرعت رشد خودتان را افزایش خواهید داد. پس با ترکیب کردن تفکر استراتژیک با خلاقیت مسیرهای تازهتری را پیدا خواهید کرد و برای بررسی مسیر هم میتوانید به کمک تفکر استراتژیک آینده آن را مورد بررسی قرار دهید.
برای دیدن پتانسیلها باید آنها را بشناسید
چگونه میخواهید پتانسیلهای موجود را مشاهده کنید در صورتی که از آنها هیچ خبری ندارید؟ تفکر استراتژیک به شما کمک میکند که پتانسیلهای مختلف را بررسی کنید و بهترینش را انتخاب کنید و بر روی آن سرمایه گذاری کنید. ولی برای بکارگیری تفکر استراتژیک اول از همه بایستی یک سری پتانسیل مختلف را شناسایی کنید. برای مثال اگر در سال 2018 در مورد هوش مصنوعی اطلاع کافی داشتید میتوانستید با شرکتهایی که روی این زمینه فعالیت دارند صحبت کنید و حتی در صورت توان سرمایه گذاری کنید. بنابراین داشتن تفکر استراتژیک به تنهایی به شما کمک نمیکند که موفق شوید شما بایستی اول از همه پتانسیلهای مختلف را بشناسید و سپس نسبت به آنها با کمک این روش فکری تصمیمگیری کنید.
مهمترین اصل تفکر استراتژیک صبر کردن است
یکی از مهمترین اصول تفکر استراتژیک صبر کردن است. به طور کلی در دنیای استراتژیک صبر کردن و داشتن مهارت صبر بسیار مهم است. شما بایستی منتظر لحظهای باشید که تصمیم درست را بگیرید، بایستی از بین راههای مختلف بهترین راه را انتخاب کنید. بنابراین یکی از مهمترین ارکان تفکر استراتژیک صبر کردن است. هنگامی که قصد دارید یک تصمیم را بگیرید بایستی صبر کنید تا زمان مناسب آن تصمیم برسد. از سمت دیگر گاهی مواقع مسیرهایی که جلوی شما قرار دارند مناسب نیستند با صبر کردن مسیرهای بهتری ممکن است جلوی پای شما قرار بگیرد. برای مثال شاید امروز فرصتهای مناسبی برای سرمایه گذاری نداشته باشید ولی یک پتانسیل به خصوص را دنبال کنید و 3 سال دیگر وقتی زمان مناسب سرمایه گذاری است به سمت آن حرکت کنید. خیلی از فناوریها به وجود آمدهاند اما چون مردم در لحظه به آن نیازی نداشتند از بین رفتند، برای همین است که میگوییم بایستی زمان مناسب را برای ورود به هر زمینهای در نظر بگیرید. در تفکر استراتژیک به زمان سرمایه گذاری و تصمیم گیریها نیز فکر میشود، اینگونه نیست که هر وقت یک فرصت را مشاهده کردید وارد آن شوید.
از تغییر کردن نباید ترسید
دنیا همیشه در حال تغییر کردن است، گاهی تفکر استراتژیک از شما میخواهد تا به سمت تغییر کردن حرکت کنید. برای مثال همه ما میدانیم که با آمدن هوش مصنوعی خیلی از کارها به صورت اتوماتیک قرار است انجام شود. همین حالا هوش مصنوعی در طراحی لباس، حسابداری، تولید محتوا … مورد استفاده قرار میگیرد. این تکنولوژی خیلی از کارها را قرار است متحول کند برای همین شما بایستی امروز خودتان را تغییر دهید. گاهی مواقع یه سری فرصتهای مناسب روبروی شما قرار میگیرد که برای موفقیت در آن بایستی در خودتان یک تغییر بزرگ ایجاد کنید. پس تفکر استراتژیک همراه با تغییر کردن است، زمانی که دارید با کمک تفکر استراتژیک فکر میکنید که در صورت گرفتن تصمیم چه رخدادهایی به وجود میآید، بایستی تغییر کردن را نیز مد نظر قرار دهید.
تفکر استراتژیک یعنی سودمند کار کردن
اینکه سر خودتان را شلوغ کنید و صرفا شروع به سرمایه گذاری کنید کار مناسبی نیست، تفکر استراتژیک به شما کمک میکند تا بتوانید سودمند کار کنید. یعنی در کمترین زمان ممکن بیشترین سوددهی را داشته باشید. خلاصه تفکر استراتژیک یعنی کمتر کار کنید، بیشتر سود کنید. پس وقتی قصد دارید در زمینه خاصی سرمایه گذاری کنید، تفکر استراتژیک به شما میگوید که آیا این سرمایه گذاری به میزان زمانی که میگذارید سوددهی مناسبی دارد یا خیر؟ آیا میتوانید بعضی از روزها از راه دور این کسب و کار جدید را مدیریت کنید؟ یا بایستی همیشه و هر روز برای آن به شکل حضوری زمان بگذارید؟ با توجه کردن به این نکات شما میتوانید تفکر استراتژیک را به کار بگیرید تا تصمیمی که میگیرید بهترین حالت ممکن باشد.
رهبری کردن را باید بدانید
رهبری کردن، قسمتی از تفکر استراتژیک است، برای مثال گفتیم که داخل سازمانها یک نفر بایستی در نهایت تصمیم گیرنده باشد. در شرکتهای کوچک یا زندگی روزمره هم این مورد صدق میکند، شما بایستی به حرف افراد دیگر گوش دهید ولی در نهایت این شما هستید که تصمیم خواهید گرفت که چه اتفاقی قرار است انجام شود. بنابراین حتی اگر مدیر ارشد نیستید شما نسبت به تیمی که مدیرش هستید بایستی این نگاه رهبری را داشته باشید. تفکر استراتژیک اگر به وسیله یک رهبر انجام نشود، نه تنها سوددهی نخواهد داشت بلکه ممکن نتیجه منفی هم در پی داشته باشد. پس در هر شرایطی یک نفر بایستی وجود داشته باشد که حرف آخر را میزند و همه از آن پیروی میکنند، البته این شخص بایستی مسئولیت و پیامدهای تصمیمی که میگیرد را نیز برعهده بگیرد.
جمع متفکر بهتر از فرد متفکر
همیشه یادتان باشد، مهارتهای فکری از جمله تفکر استراتژیک هنگامی که به وسیله یک جمع انجام شود نتایج بهتری در بر خواهد داشت. علت هم این است که هر فردی با زاویه دید خودش به موضوعات نگاه میکند. بنابراین داشتن جمعی که مهارت تفکر استراتژیک را داشته باشند به مدیر کمک میکند تا به جزئیات بیشتری توجه داشته باشد و بتواند در آینده تصمیم بهتری هم بگیرد. با این حال همانطور که در ویژگی قبلی اشاره کردیم یک نفر بایستی این فکرها را کنار هم قرار دهد و در نهایت تصمیم آخر را بگیرد. به مدیران توصیه میکنیم که مهارت تفکر استراتژیک را به کارمندان خودشان آموزش دهند و یک گروه از کارمندانی که در این مهارت بسیار خوب هستند تشکیل دهند. هنگام تصمیم گیریها با کمک گرفتن از این گروه یک مدیر میتواند انتخابهای بهتری داشته باشد.
مثالهایی از تفکر استراتژیک
اول میخواهیم مثالی از تفکر استراتژیک در زندگی روزمره بزنیم تا درک آن برای شما آسانتر شود. فرض کنید در منطقهای زندگی میکنید که زلزله خیز است. فردی که تفکر استراتژیک دارد همیشه یک کوله پشتی دارد که در آن داروهای روزمره، کمی مواد خوراکی، دفترچه بیمه و یک مدرک شناسایی را نگهداری میکند. برای همین اگر روزگاری زلزله بیاید خودش را برای آن آماده کرده است و میتواند راحتتر با این موضوع کنار بیاید.
حالا مثال در محیط کار میزنیم، فرض کنید که مدیر یک شرکت هستید و حالا فرصت بسیار عالی برای سرمایه گذاری پیدا کردهاید. با این حال بودجهای ندارید که سرمایه گذاری کنید، تفکر استراتژیک اینجا به کمک شما میآید، باید از خودتان بپرسید که اگر وام بگیرم و سرمایه گذاری کنم، آیا سود این فرصت سرمایه گذاری در همان اوایل آنقدری است که قسطهای وام را پرداخت کنم؟ اگر نیست آیا درآمد فعلی شرکت توانایی پرداختن وام را دارد؟ خیلی از افراد صرفا به آخر داستان نگاه میکنند برای مثال وام را میگیرم و سرمایه گذاری میکنم و بعد از 2 سال به سود زیادی خواهم رسید. اما دیگر به جزئیات تصمیم نگاه نمیکنند. تفکر استراتژیک یعنی خودتان را در شرایطی قرار دهید که تصمیم را گرفتهاید و حالا با مشکلات مختلف قرار است دست و پنجه نرم کنید و برای آنها آماده باشید، اگر این مهارت را داشته باشید خیلی از تصمیمهای غلط را همان اول نمیگیرید.
مطلب پیشنهادی:ریتارگتینگ چیست؟
چند روش برای بهبود تفکر استراتژیک
تا به اینجا قطعا متوجه شدهاید که چقدر تفکر استراتژیک مهارت مهمی است و بایستی حتما این مهارت فوق العاده را در خودتان پرورش دهید. در ادامه محتوا قصد داریم چند تا از بهترین روشها را که باعث بهبود و رشد تفکر استراتژیک در شما میشود را معرفی کنیم.
چیزهای جدید یاد بگیرد
برای اینکه بهتر بتوانید تفکر استراتژیک را در خودتان پرورش دهید اول از همه بایستی موضوعات مختلفی را یاد بگیرید. شما بایستی نسبت به موضوعات ترند و جدید اطلاع داشته باشید تا هنگام تصمیمگیری تفکر استراتژیک به شما کمک بیشتری کند. همین طور اگر اطلاعات کافی نسبت به موضوعات متفاوت نداشته باشید، ممکن است که هیچگاه نتوانید از تمام پتانسیل این مهارت بسیار ارزشمند استفاده کنید. پس اولین کاری که باید انجام دهید این است که یاد بگیرید در مورد هر چیزی که جدید است یاد بگیرید، ترندها را دنبال کنید و مطمئن باشید در زمان مناسب با کمک تفکر استراتژیک میتوانید تصمیمهای بسیار مناسبی بگیرید.
در روزمره از تفکر استراتژیک کمک بگیرید
در طول روز از تفکر استراتژیک کمک بگیرید، برای مثال هنگام قصد داری یک وسیله برای خانه تهیه کنید با نگاه کل به جزء به خرید آن وسیله فکر کنید. میتوانید از خودتان سوالاتی بپرسید که مهارت تفکر استراتژیک را در شما افزایش میدهد. برای مثال چرا بایستی این وسیله را تهیه کنم؟ چقدر خرید این وسیله زندگی را برای من راحتتر میکند؟ اگر این وسیله را نداشته باشم چه آسیبهایی میبینم؟ آیا خرید این وسیله با توجه به قیمت آن ارزش دارد؟ با این تکنیک شما همیشه در حال پرورش تکنیک تفکر استراتژیک در زندگی خودتان هستید و در زمان تصمیم گیریهای مهمتر نیز آماده خواهید بود.
در زمینه تفکر استراتژیک کتاب بخوانید
یکی از بهترین روشها برای پرورش تفکر استراتژیک خواندن کتاب در این زمینه است. تفکر استراتژیک در زندگی آنقدر مهم است که وقت گذاشتن و خواندن کتاب درباره آن حتما برای شما مورد نیاز خواهد بود. زندگی بدون تفکر استراتژیک بسیار سخت خواهد بود، بدون این مهارت احتمالا قرار است کلی تصمیمهای نادرست در زندگی خودتان بگیرید و یا حتی فرصتهای مالی بسیار خوبی را از دست بدهید. این طرز فکر فراتر از اقتصاد است و بعدهای دیگر زندگی را نیز در بر میگیرد پس مطمئن باشید خواندن چند کتاب در این زمینه ارزشش را خواهد داشت.
معرفی کتاب در زمینه تفکر استراتژیک
در این قسمت از محتوا چندتا از بهترین و معروفترین کتابها در زمینه تفکر استراتژیک را برای شما معرفی میکنیم. با خواندن این کتابها میتوانید این مهارت فوق العاده را سریعتر پرورش دهید. فراموش نکنید که صرفا خواندن کتاب کافی نیست و بایستی سعی کنید چیزهایی که یاد میگیرید را در زندگی نیز پیاده کنید.
تفکر استراتژیک اثر دیوید کالیس
دیوید کالیس مشاوره کسب و کار است و در این کتاب در مورد اهمیت تفکر استراتژیک برای مدیران صحبت کرده است. او استاد بازرگانی دانشگاه هاروارد است و به عنوان یکی از متخصصان مطرح در زمینه طراحی و اجرای استراتژیهای شرکتی شناخته میشود. در بین اساتید استراتژی، دیوید کالیس به خاطر توانایی که در ترکیب دیدگاههای نظری با مثالهای واقعی از شرکتها دارد، شناخته میشود و کتاب هایش معمولاً برای مدیران بسیار کاربردی است. برای شروع یادگیری تفکر استراتژیک پیشنهاد ما به شما این کتاب میباشد.
بازی طولانی اثر دوری کلارک
این کتاب در سال ۲۰۲۱ منتشر شد و به خوانندگان یاد میدهد چگونه در دنیایی که همه به دنبال نتایج سریع هستند، تفکر بلندمدت را تمرین کنند تا در نهایت به موفقیتهای پایدار برسند. دوری کلارک میگوید بیشتر مردم امروزه در «تلهی سرعت» افتادهاند، یعنی میخواهند زودتر به نتیجه برسند، زودتر معروف شوند، زودتر پیشرفت کنند. اما رشد واقعی، شغل پایدار و نفوذ حرفهای فقط با دید بلند مدت بهدست میآید. برای رسیدن به این جایگاه بایستی افراد از مهارت تفکر استراتژیک در هنگام تصمیم گیریهای خودشان استفاده کنند.
کتاب Seeing Around Corners
این کتاب اثری است از ریتا مکگراث (Rita McGrath)، یکی از برجستهترین اندیشمندان که در حوزه استراتژی کسبوکار و نوآوری سازمانی فعالیت میکند. این کتاب در سال 2019 منتشر شده است و سعی دارد به مخاطب یاد بدهد چگونه آینده کاری هر فعالیتی را ببیند. ریتا مکگراث میگوید در دنیای امروز، هیچ مزیت رقابتی دائمی وجود ندارد. شرکتهایی که سالها موفق بودند، بهدلیل نادیدهگرفتن تغییرات، سقوط کردهاند زیرا نتوانستند «نقطه عطف» را به موقع ببینند.
استراتژی خوب، استراتژی بد اثر ریچارد روملت
کتاب استراتژی خوب، استراتژی بد نوشتهی ریچارد روملت (Richard Rumelt) یکی از تأثیرگذارترین کتابهای قرن اخیر در حوزهی مدیریت و تفکر استراتژیک است. این کتاب فوق العاده در سال 2011 منتشر شده است و از آن موقع تا به امروز جزو مهمترین کتابها در حوزه تفکر استراتژیک به شمار میآید. ریچارد روملت، استاد استراتژی در دانشگاه UCLA و یکی از معتبرترین چهرههای جهان در حوزه استراتژی شرکتی میباشد. هدف این کتاب کمک به مدیران، کارآفرینان و تصمیمگیران تا استراتژیهایی واقعی، متمرکز و کارآمد طراحی کنند.
تفکر استراتژیک اثر آیرین دوهیم
کتاب تفکر استراتژیک نوشتهی آیرینام. دوهیم به همراه لری استم یکی از منابع دانشگاهی معتبر و کاربردی در زمینهی مدیریت استراتژیک و تحلیل تصمیمهای کلان سازمانی است. در این کتاب سعی در آموزش مبانی و مهارتهای تفکر استراتژیک برای مدیران و دانشجویان مدیریت میشود. هدف اصلی این کتاب کمک به مدیران برای درک، طراحی و اجرای استراتژیهای موثر در محیطهای رقابتی است.
مطلب پیشنهادی: SGE چیست؟
نتیجه گیری
در دنیای امروز که تغییرات با سرعتی بیسابقه رخ میدهند، تفکر استراتژیک نهتنها یک مهارت مدیریتی، بلکه ضرورتی برای هر فرد در مسیر رشد شخصی و حرفهای است. کسی که به این نوع تفکر مجهز باشد، میتواند تصمیمهای هوشمندانهتری بگیرد، آینده را با دقت بیشتری پیشبینی کند و از فرصتهایی که دیگران نمیبینند، بهترین بهره را ببرد.
پرورش تفکر استراتژیک به ما کمک میکند تا از سطح تصمیمگیریهای روزمره فراتر برویم و نگاه بلندمدتی به اهداف، مسیرها و نتایج احتمالی داشته باشیم. این طرز تفکر باعث میشود به جای واکنش نشان دادن به شرایط، بتوانیم شرایط را هدایت کنیم. در نهایت، اگر به دنبال موفقیت پایدار در زندگی و کسبوکار هستید، باید تفکر استراتژیک را نه بهعنوان یک مهارت جانبی، بلکه بهعنوان بخش جداییناپذیر از سبک زندگی خود ببینید؛ چون در دنیای رقابتی امروز، تنها کسانی پیروز میشوند که قبل از حرکت، مسیر را ببینند. امیدواریم این محتوا به شما کمک کرده باشد تا بتوانید درک بهتری نسبت به تفکر استراتژیک داشته باشید، حتما نظرات خودتان را برای ما بنویسید.